جدول جو
جدول جو

معنی کوه طالش - جستجوی لغت در جدول جو

کوه طالش(لِ)
کوه طالش. کوههای طالش بموازات ساحل بحر خزر تا ماسوله امتداد یافته. ارتفاع آن کمتر از قراجه داغ ولی اهمیت جغرافیائیش بیشتر است زیرا که دامنۀ آن مستقیماً در بحر خزر فرورفته و فقط حاشیۀ باریک و سراشیبی تشکیل داده و هیچ رودی آن را قطع نمیکند. و مانند سدی ما بین فلات آذربایجان و بحر خزر میباشد، و دارای جنگلهای انبوه است، کوههای طالش خط اتصال رشته های درهم و آتش فشانی کوههای نوح و سبلان و رشتۀ منظم البرز میباشد، و امتداد آن برخلاف کوههای مزبور، شمالی و جنوبی است. مرتفعترین قلۀ آن در شمال ماسوله، در حوالی باجیلان 2/402 متر ارتفاع دارد. و کرانۀ قیرچم فلات آذربایجان را به دریا متصل مینماید. (جغرافی کیهان ص 34 ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لِ)
رود طالش. رودخانه ای است که ببحر خزر میریزد و درآن رود صید ماهی میشود. (جغرافی کیهان ص 67 ج 1)
لغت نامه دهخدا
به ارتفاع کوه، به بلندی کوه:
ببخشید چندانش از گونه گون
شده توده یک کوه بالافزون،
اسدی
لغت نامه دهخدا
(فَ)
کوه کوه طاهر، حمداﷲ مستوفی آرد: در زمین مصر کوهی است که آنرا کوه طاهر میخوانند، از آنجا آب شیرین بیرون می آید: و در حوض جمع میشود و بهمه جوانب روان میگردد، اگر جنب یا حائض به کنار حوض آن رسد، آب بازایستد، و تا آن کس دور نشود، آن آب که در حوض باشد، بیرون نریزد و روان نشود. (نزهه القلوب ج 3 ص 190)
لغت نامه دهخدا
(رِ)
کوه طارق به طبرستان. در عجائب المخلوقات و آثارالباقیه آمده که در آن کوه غاری است و در آنجا دکه ای که آن را دکۀ سلیمان خوانند و به برکت سلیمان آن را معظم دارند و اگر او را بقاذورات ملوث کنند، هوا متغیر شود و صاعقه و بارندگی آرد و تا آن راپاک نکنند فروننشیند. (نزهه القلوب چ لیدن ص 197)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
که جای در کوه دارد، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : قوعله، عقاب کوه باش، (منتهی الارب، یادداشت ایضاً)
لغت نامه دهخدا
(طَ بَ)
کوهکی است (چنین یافتم در شعر هذلیین و در شعر دیگران به ظاءمعجمه و آنجا واقعه ای بوده است). (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا